
دکتر احمد مهدوی دامغانی
خداوند متعال به حضرت حجتالاسلام والمسلمین آقای حجّتیکرمانی (دامت افاضاته و برکاته) طول عمر و مزید توفیق و سعادت مرحمت فرماید. جناب ایشان بر اساس دلبستگی مطلوبی که به مرحوم مغفور خُلدآشیان آقاشیخ حسینعلی راشد (أطابالله ثراه) دارند، اولین کسی بودند که مدتی پس از ارتحال آن مرحوم، نام و یاد او را در روزنامه اطلاعات گرامیداشتند و شرحی در بیان فضائل و مکارم علمی و اخلاقی آقای راشد نگاشتند.
ایشان از چهار نفر در صدر مقالة شیوای خود نام بردهاند. از آنجا که از میان آن چهار نفر، تنها این بندة ناچیز به سعادت زیارت و توفیق استماع مواعظ و ارشادات مرحوم مبرور جنّتمکان، رضوانآشیان، عالم عامل و فاضل کامل، و واعظ متّعظ و مفسّر و مذکّر محقق نافذالکلام، آخوند ملاعباس تربتی (قدّسالله تُربته) نائل شده است، از این رو اجازه میخواهد که قلم را به مختصری از ذکر جمیل آن مردِ مردِ روزگار و آن پارسای پرهیزگار مزیّن سازم، گو اینکه مرحوم آقای راشد (رحمهالله علیه) در کتاب «فضیلتهای فراموششده» وصف کامل و بلیغی از والد محترم خود و بیان تجلّیِ مفاد آیه شریفه «انّ الّذین تَتَوفّاهم الملائکهُ طیّبینَ یَقولون سَلامٌ علیکم ادخُلوا الجنّه بَما کُنتُم تَعلَمون» (نحل، ۳۲) در آخرین لحظات حیاتِ اینجهانی آن مرحوم مبرور مرقوم فرموده است، خواننده را از هر نوشته دیگر بینیاز میسازد، ولی این ناچیز برای آنکه انشاءالله سعادتی ببرد و به امید تحقق حدیث شریف: «عندَ ذِکرَ الصّالحین تنزل الرّحمه»، این نوشته را به خوانندگان گرامیتقدیم میکنم و نزول رحمت خداوند رحیم رحمان را مسألت میکنم:
نخستین دیدار
اولین باری که این ناچیز، آن بزرگوار عالیمقدار را زیارت کردم، تابستان سال ۱۳۱۹ شمسی، یعنی دقیقاً هفتاد و هفت سال پیش از این بود که روزی حدود یک ساعت به ظهر مانده، به مدرسه سلیمانخان رفتم که...
*علاقمندان می توانند ادامه این مقاله را در شانزدهمین شماره چهره های ماندگار دنبال کنند